به گزارش مشرق، آنچه بعد از گذشت سالیان دراز محرم و صفر را پابرجا نگهداشته؛ جاذبه اهلبیت؟عهم؟ است. سبک زندگی، نگاه انسانی آنها به پدیدهها و مهربانی بیحد و اندازه است که جاذبه ایجاد میکند که هنوز پس از گذشت قرنها مکتب آنها انسانساز و راهگشاست. برنامه تلویزیونی «جاذبه» با روایت داستان زندگی آدمهایی از میان مردم، تاثیر این جاذبه را در خلال زندگی آنها به تصویر میکشد. آهن ربای مهربانی اهلبیت؟عهم؟ عکاسی را ۱۴۰۰سال بعد از عاشورا به کربلا میکشاند تا ما رائت الا جمیلا را در قرن۲۱ به تصویر بکشد یا از دختر ۱۶ساله یاغی که با لباس پسرانه کار میکند، جهادگر و کنشگر اجتماعی میسازد. «جاذبه» بهدنبال این کشش غیرمعمولی در میان زندگی آدمهای معمولی است. در این گزارش ضمن گفتوگو با صابر خراسانی، به بررسی این برنامه میپردازیم.
برنامه مذهبی با دکور جوانپسند
آنچه در وهله اول به چشم میآید، سادگی دکور برنامه در مقایسه با نمونه برنامههای مشابه دیگر است. زمینهای مشکی، یک میز منحنی و دو صندلی کلیت آنچیزی است که «جاذبه» بهعنوان دکور انتخاب کرده است. چاشنی این سادگی المانهای اسلیمی و مشبکی است که نوری از پشت آن فضایی آرامشبخش در چشم بیننده ایجاد میکند. گویی نور عنصر تاثیرگذاری در این ترکیب است که به نوعی نقش اصلی را ایفا میکند و متناسب با داستان هر مهمان رنگ نور هم تغییر مینماید. جایگاهی که نور در ادبیات آئینی و معنوی ما دارد و ترکیب آن با المانهای اسلیمی دکور را مناسب یک برنامه مناسبتی مذهبی کرده است. در عین حال متفاوت از فرم رایج برنامههای مناسبتی است که از نور شمع، پرچم و صندلیهای مشکی استفاده میکردند.
به نوعی جوانپسندتر است.
توانایی صابر خراسانی در رفاقت با مهمان
صابر خراسانی را با شعرخوانیها و شباهتهایی که با مرحوم آغاسی دارد، بهخاطر میآوریم. او در نخستین تجربه جدی اجرا، در جایگاه میزبان در برنامه «جاذبه» حضور دارد. صدای رسا و بم او، مؤلفه خوبی در جلب نظر مخاطب و همچنین همراه کردن مهمان با خود است. تغییرات ظاهری هم که داشته در راستای برنامه بوده و به نوعی او را در منظر مخاطب جوانتر کرده است. این تغییرات با انتقادهایی همراه بود اما صابر خراسانی، در منش و رفتار همان شاعر آئینی و خوشرو است. درعین حال که تغییرات هم متضاد با شمایل قبلی او نیست. نکته بعدی در اجرای صابر خراسانی فن بیان قوی و توانایی در ایجاد تعامل و گاهی رفاقت با مهمان است تا فضای استودیو برای او ملالآور نباشد و به مانند درددلهای دوستانه از زوایای پنهان و مخاطبپسند زندگیاش پرده بردارد.
بیشتر بخوانید:
برنامهای مذهبی که مخاطب آن نسل جوان است
«شبکه افق» شمایل مذهبیتری در مقایسه با دیگر شبکهها دارد و تصور عمومی بر این است که خط قرمزها و باید و نبایدهای بیشتری برای برنامهسازان این شبکه تعریف میشود. در حالی که «جاذبه» ثابت کرد با استفاده از مولفههای برنامهسازی درست میتوان ضمن رعایت حرمتها و حفظ اخلاقیات برنامهای مذهبی ساخت که مخاطب آن نسل جوان باشند. برنامهای که نه تنها نصیحت نمیکند بلکه دغدغههای آنها را هم در خلال روایت داستانهایی از جنس مردم، بازگو میکند.
صابر خراسانی در منش و رفتار همان شاعر آئینی و خوشرو است. درعین حال که تغییرات هم متضاد با شمایل قبلی او نیست. نکته بعدی در اجرای صابر خراسانی، فن بیان قوی و توانایی در ایجاد تعامل و گاهی رفاقت با مهمان است تا فضای استودیو برای او ملالآور نباشد و به مانند درددلهای دوستانه از زوایای پنهان و مخاطبپسند زندگیاش پرده بردارد
مخاطبین تلویزیون شما را در قامت یک شاعر آیینی میشناسند. صابر خراسانی که در «جاذبه» اجرا میکند، چقدر وامگرفته از آن شاعر است؟
به این اعتقاد دارم که کارآیینی فقط کار اهل بیت(ع) نیست. مادر، دوست داشتن، همسایهداری هم آیینی است. چون اهلبیت؟عهم؟ آمدند و برای ما کتابی باز کردند که لحظهبهلحظه آن زندگی است. تمامی لحظاتی که آنها برای ما از تولد تا شهادت خلق کردند، آیین است. اگر صابر خراسانی امروز اینجاست و مقابل مهمانان نازنین مینشیند تا قصههای زیبایشان را تعریف کنند، باید به مخاطب کمک کند تا تصویری را ببینند که این تصویر گرههایی را باز کند. در این کلمات رمز و رموزی باشد که انسان را به فکر و احساس بیشتر، عشق و دوست داشتن نزدیک کند. اینها زیبایی است و خلاصه زیبایی هم خداوند است.
قبل از برنامه «جاذبه» هم پیشنهاد اجرا داشتهاید چرا نپذیرفتید؟
اول اینکه در خودم نمیدیدم که اجرا کنم و تجربه کمی نسبت به پیرامونم داشتم. من از ۱۰سال پیش پیشنهاد اجرا، خوانندگی و بازیگری داشتم اما به اندازهای به کار شعرخوانی علاقهمند بودم که نمیخواستم به چیز دیگری فکر کنم. امروز از آن علاقه کم نشده بلکه بیشتر هم شده است. هرکاری میکنم که در شعرخوانی بهتر باشم حتی اجرا!
یعنی اجرا را هم در مسیر کار اصلیتان یعنی شعرخوانی میدانید؟
زندگی من یک بخش دارد و آن هم شعر خوانی است. اگر بخواهم جدی به کار اجرا فکر کنم باید زندگیام را به دو بخش تقسیم کنم چون من هیچوقت کارِ شوخی انجام نمیدهم و در کار با کسی شوخی ندارم چون برای مردم و مخاطبان ارزش قائل هستم. این مردم هزینه کردند که من امروز صابر خراسانی هستم.
در سالهای اخیر تولید برنامههای قصهمحور افزایش یافته است. گاهی برنامهای در این حوزه موفق میشود و برنامههای بعدی که تولید میشوند، کپیبرداری شده از روی آن نمونه موفق هستند. «جاذبه» هم برنامهای قصهمحور است؛ چه کاری انجام میدهد که به تکرار نیفتد و مخاطب آن را مشابه برنامههای دیگر نپندارد؟
موافق این هستم که برنامهای برداشتی از برنامه دیگر در فرمی متفاوت باشد اما موافق نیستم که برنامهای ساخته شود که عیناً مانند برنامه دیگری باشد و خود به تنهایی حرفی برای گفتن نداشته باشد. این موفقیت نیست. در شعرخوانی آدمهای مختلفی به من رجوع میکنند و دوست دارند که یاد بگیرند. به آنها میگویم تا دو سال تقلید کنید اما زمانی که بعد از آن دو سال میبینم که همان روند را ادامه میدهند میگویم تو مشابه هستی و اصل نیستی. نخواه که مردم تو را بپذیرند. تو شبیه نفر دیگری هستی.
پس تقلید را لزوماً چیز بدی نمیدانید؟
انسان از خود چیزی ندارد و وام گرفته از عناصر مختلفی است. هرچه که هست به او آموخته میشود. همه انسانها این گونه هستند اما این تقلید تا یک سال جواب میدهد اگر بعد از آن فرد خودش سبک نداشته باشد پسرفت میکند. روی تردمیل میدود و تصور میکند که در حال دویدن است در حالی که به جلو نرفته و سر جایش دویده است. ما اگر در برنامه «جاذبه» سبک و اتفاق جدیدی را معرفی کنیم، به سمت موفقیت حرکت کردهایم. اگر نتوانیم این کار را کنیم، مشابه برنامه موفقی هستیم که حتی نمیتوان مشابه آن بود.
خراسانی: به این اعتقاد دارم که کارآیینی فقط کار اهل بیت؟عهم؟ نیست. مادر، دوست داشتن، همسایهداری هم آیینی است. چون اهلبیت(ع) آمدند و برای ما کتابی باز کردند که لحظهبهلحظه آن زندگی است.
منبع : صبح نو